گندم

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

ترجمه و شرح خطبه فدك حضرت زهرا (س)

15 خرداد 1394 توسط گندم

پیوند: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8902080467

نجات از گمراهي و شرك با رسالت پيامبر آن حضرت رسالت خويش را ابلاغ و اندرزهاي خود را انجام داد. از هر مرتبه‏اي از شرك دور بود و رمق مشركين را گرفت و با حكمت و پند نيكو، ايشان را به راه پروردگارش دعوت فرمود؛ بتها را شكست و گردن ‏فرازان را سركوب كرد تا شكست خوردند و گريختند. كم‏‎كم ظلمتها رفت و صبح هدايت دميد و حق روشن شد و زعيم دين لب گشود و هاي و هوي شيطان فرو نشست. فرومايگان منافق نابود شدند و گره‏هاي كفر و پراكندگي گشوده شد و كلمه اخلاص (لا اله الا الله) در زبانها پيچيد در حالي كه شما بر لب پرتگاه گودال جهنم بوديد. و شما از شدت ضعف جرعه هر آشامنده و طعمه هر خورنده و آتش گيره هر شتاباني بوديد و همه بر سر شما قدم مي‏گذاشتند و شما را له مي‏كردند آب گنديده مي‏خورديد و غذاي شما گوشت خشك شده و برگ درختان بود، با حالتي ذليل هميشه در ترس بوديد كه مبادا اطرافيان بريزند و شما را به يك حمله بربايند. *

نقش علي عليه السلام در رسالت پيامبر پس خداي تبارك و تعالي را به پدرم محمد (صلي الله و عليه و آله و سلم )از آن وضع اسفبار نجات داد و بعد از همه مقدمات و بعد از آنكه گرفتار مردم قوي و گرگان عرب و طاغيان اهل كتاب شديد، خداوند هر آتشي را كه بر افروختند خاموش كرد و هر گاه شيطاني سربلند مي‏كرد و متجاوزي چون مار، اجتماع مسلمين را تهديد به مرگ مي‏كرد، آن حضرت برادرش علي اميرالمومنين (عليه السلام) را به كام آنها مي‏فرستاد و علي عليه السلام هم دست از آنها برنمي‏داشت مگر اينكه آنان را گوشمالي داده شراره آتش آنان را خاموش مي‏كرد. آري؛ علي در راه خدا رنج‏ها ديده و تلاشها نموده است. به رسول خدا نزديك و نسبت به اولياء خدا سرور بود. آستين همت را بالا زده، خيرخواه و كوشا و رنج ‏ديده و زحمتكش بود در حاليكه شما در آسايش و رفاه بسر مي‏برديد و به فكر خود بوديد. از نعمت‏ها بهره‏ مند و آسوده و بي‏خيال در كمين ما نشسته بوديد كه اوضاع چگونه مي‏چرخد و گوش بزنگ اخبار بوديد. در وقت استراحت زودتر از ديگران بر زمين مي‏نشستيد و در موقع جنگ پا به فرار مي‏گذاشتيد. *

غصب ولايت علي عليه السلام پس هنگامي كه خداوند براي پيامبرش، خانه پيامبران و جايگاه برگزيده برگزيدگانش را انتخاب كرد در بين شما كينه و نفاق آشكار و جامه دين فرسوده گشت، افراد گمراه خموش به نطق آمدند و فرومايگان پست به صحنه درآمده، سركردگان تبهكار نعره كشيدند و در ميدانها جولان دادند. شيطان سرش را از گريبان برآورد و شما را به سوي خود فرا خواند و شما را اجابت كننده دعوت خود يافت كه گول او را خورده‏ايد. سپس در آزمايش خود، شما را بي‏وزن و ناچيز ديد و چون تحريكتان كرد و به خشم آمديد و بر غير شتر خود داغ زديد (شتر ديگران را به نام خودتان غصب كرديد) و به آبشخور ديگري وارد شديد! بله. هنوز چيزي از رحلت رسول خدا نگذشته بود و زخم و جراحت فقدان او هنوز به هم نيامده و بهبود نيافته بود، بلكه هنوز جسد رسول خدا دفن نشده بود كه شما از ترس اينكه فتنه‏اي به پا شود شتاب كرديد و خلافت را ربوديد. آگاه باشيد كه با اين عمل در فتنه و آشوب سقوط كرده و جهنم را كه بر كافران احاطه دارد براي خود برگزيديد. *

خارج شدن از راه صواب پس از رحلت پيامبر پس هيهات بر شما، شما را چه شد و به كجا مي‏رويد؟ و چه بيراهه ميرويد! اين كتاب خداست پيش روي شما و امورش روشن و دستوراتش درخشان و پرچم‏هايش برافراشته و دورباش‏هايش آشكار و فرامينش واضح است. و شما آنرا پشت سرانداخته‏ايد. آيا تصميم داريد به غير آن حكم كنيد؟! و اين چه بد تبديلي است براي ستم‏پيشگان و هر كس دين جز اسلام بجويد هرگز از او پذيرفته نگردد و در آخرت از زيانكاران است. و بعد هم شما چندان صبر نكرديد كه سركشي اين فتنه فرو بنشيند و مهار اين شتر رسيده به چنگ آيد، بلكه به شعله‏هايش دامن زديد و جرقه‏هايش را تحريك كرديد و نداي شيطان گمراه‏كننده را پاسخ مثبت داديد تا انوار درخشان دين را خاموش كنيد و سنت‏هاي پيامبر برگزيده را نابود سازيد. به خوردن كف روي شير تظاهر مي‏كرديد ولي در باطن مي‏خواستيد از شيرها بنوشيد. (ظاهرا دلسوزي براي دين مي‏كرديد ولي باطنا مي‏خواستيد به متاع دنيا برسيد.) و نسبت به خاندان رسول خدا دورويي و نفاق به خرج داديد. ما با شما از در صبر مي‏آييم همچون كسي كه دستش را به لبه تيز كارد گرفته و يا نيزه‏اي در شكمش فرو رفته باشد. *

ذكر بينه از قرآن براي ارث آيا چنين پنداشته‏ايد كه ما را ارثي نيست؟ آيا از دستورات دوران جاهليت پيروي مي‏كنيد؟ كيست كه از خداوند بهتر حكم كند براي گروهي كه باور دارند. آيا نمي‏دانيد؟ براي غاصبان فدك مانند خورشيد درخشان، واضح است كه من دختر پيامبرم و بايد از او ارث ببرم. اي مسلمانان! من بايد براي گرفتن ارثم مغلوب شوم؟! اي پسر ابي قحافه (ابوبكر) آيا در كتاب خداوند آمده كه تو از پدرت ارث ببري و من از پدرم نبرم؟! حقا كه سخن ناروايي گفته‏اي! آيا عهد كتاب خدا را كنار گذاشته، پشت سرتان انداخته‏ايد در آنجا كه گويد «و سليمان از داود ارث برد .و آنجا كه داستان يحيي بن زكريا را بازگو مي‏ كند كه مي‏فرمايد« پروردگارا از سوي خودت جانشيني به من ببخش كه از من و خاندان يعقوب ارث ببرد و آنجا كه مي‏فرمايد «بعضي از خويشان بر بعضي ديگر در كتاب خدا مقدم هستند» و نيز آنجا كه مي‏فرمايد «خداوند شما را درباره فرزندانتان سفارش مي‏كند كه پسر دو برابر دختر ارث ببرد» و يا فرمود «اگر مالي را به‏جاي گذارد، به ‏طور شايسته براي پدر و مادر و نزديكانش وصيت كند و اين حقي است بر پرهيزكاران.» .

آيا گمان كرده‏ ايد كه مرا از پدرم نصيبي نيست و ارثي نمي‏برم و اصلا خويشاوندي بين ما نيست؟! آيا براي شما آيه‏اي اختصاصي آمده كه پدرم از آن خارج است؟ يا مي‏گوييد اهل دو ملت مختلف از يكديگر ارث نمي‏برند و من و پدرم اهل يك ملت و آئين نيستيم؟! آيا شما از پدرم و پسر عمم،علي، به عام و خاص قرآن داناتريد؟ پس اين شما و اين فدك، همچون شتر مهارشده و زين كرده!، يكديگر را در روز حشر خواهيم ديد. پس چه خوب داوري است خداوند، و چه خوب بزرگ و پيشوايي است محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) ،و چه خوب وعده‏ گاهي است قيامت، كه در آن روز نتيجه زيانبار عمل خود را خواهيد ديد، ولي پشيماني سودي ندارد و براي هر خبري جايگاهي است و به‏زودي خواهيد دانست كه بر چه كسي عذاب خواركننده فرود اٌمده و شكنجه پايدار وارد مي‏شود. *

احترام به فرزندان رسول خدا آنگاه فاطمه (عليهاالسلام) به سوي انصار نظر افكنده فرمودند: اي گروه جوانمردان و اي بازوان دين و ياران اسلام! اين چه چشم‏پوشي و سهل‏انگاري است كه در حق من روا مي‏داريد و نسبت به ظلمي كه به من مي‏شود در خواب غفلتيد؟! آيا پدرم رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نمي‏ فرمود: هر انساني در فرزندانش حفظ مي‏شود؟ (يعني اگر مي‏خواهيد جانب كسي را محترم بشماريد بعد از او به فرزندانش احترام كنيد.) چه زود اين عمل را انجام داديد؟ دست مرا از فدك كوتاه نموديد؟ و براي امري كه وقت آن نشده شتابان شديد؟ اي گرده انصار! شما را قدرت و طاقت اين هست كه خواسته مرا برآورده كنيد. آيا مي ‏گوييد محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) مرد و رفت و ديگر خبري نيست؟ نه، اين امر بزرگي است كه شكافش گسترش مي‏يابد و رخنه‏اش بازتر مي‏گردد و پيوستگي‏هايش از هم مي‏گسلد. و كم كم به قهقرا و جاهليت برمي‏گرديد آري زمين در غيبت او تاريك و ستارگان در مصيبتش گرفته و آرزوها نوميد و كوهها فرو هشته و حريم او بي‏ارزش و حرمت او زايل گرديد. پس به خدا قسم اين است آن بلاي بزرگ و مصيبت عظمي كه مانندش نيامده و نازل نگشته است. *

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6· 7

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

گندم

ای پیر ترین جوان تاریخ بیا ....
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • نجم ثاقب,نقش بانوان در حکومت جهانی ولی عصر (عج)
  • مقایسه حج ابراهیمی با حج حسینی
  • آیا منتظر ظهور هستیم؟
  • دل نوشته
  • امام زمان
  • آشپزی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار وبلاگ

آمارگیر وبلاگ

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس