انتقال فدک به بیت المال
پیوند: http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AF%DA%A9
در خطبه فدکيه،حضرت فاطمه (س) خطاب به ابوبکر ضمن تصريح بر مالکيت خود بر فدک از وي حق خود را مطالبه ميکند که متن اين خطبه در منابع اهل سنت يافت ميشود.
چند روز پس از واقعه سقيفه ابوبکر اعلام کرد، فدک ملک شخصي نيست و نبايد در نزد دختر پيامبر بماند. به همين جهت عاملان فاطمه زهرا(س) را از فدک بيرون کرد.
فاطمه زهرا(س) ناچار نزد ابوبکر رفت و ميان آنان گفتگويي رخ داد:
ابوبکر! وقتي تو بميري ارث تو به چه کسي ميرسد؟
زنان و فرزندانم.
چه شدهاست که حالا تو وارث پيغمبري نه ما؟
دختر پيغمبر! پدرت درهم و ديناري زر و سيم به جا نگذاشته.
اما سهم ما از خيبر و صدقه ما از فدک چه ميشود؟
از پدرت شنيدم که «من تا زنده هستم در اين زمين تصرف خواهم کرد و چون مردم مال همه مسلمانان خواهد بود».
ولي پيغمبر در زندگاني خود اين مزرعه را به من بخشيده است.
گواهي داري؟
آري. شوهرم علي و ام ايمن گواهي ميدهند.
دختر پيغمبر! ميداني که ام ايمن زن است و گواهي او کامل نيست. بايد زني ديگر هم گواهي دهد. يا مردي را گواه بياوري.
و بدين ترتيب فدک به بيت المال انتقال داده شد .
اگر چه فاطمه به روايت ابوبکر اذعان نکرد و همچنان بر گرفتن عطاي خويش از پيامبر پافشاري به خرج ميداد.
در مورد حديث ارث نبردن پيامبران به گفته دانشمندان اهل سنت، تنها ابوبکر ادعا ميکند که اين روايت را از پيامبر شنيدهاست.از اين رو مورد مخالفت عدهاي قرار ميگيرد:
برخلاف پافشاري ابوبکر بر شنيدن حديث «از ما پيامبران ارث برده نميشود» از پيامبر, اهل بيت به مخالفت با آن پرداخته و وجود چنين حديثي را زير سؤال بردند.کار بدان جا ميکشد که حتي عمر به اين موضوع اذعان ميکند که علي بن ابي طالب و عباس عموي پيامبر، ابوبکر را دروغگو ميدانستند.
غیر از اهل بيت و عباس عموي پيامبر، تعدادي از همسران پيامبر نيز به ابوبکر، به خاطر نسبت دادن اين حديث اعتراض ميکنند.
مفسران اهل سنت از جمله فخر رازي، جارالله زمخشري، طبري و بيضاوي در تفسير آيات مربوط به ارث پيامبراني چون داود، زکريا، يحيي و سليمان، ضمن تأکيد بر مادي بودن اين ارثيهها، سخن ابوبکر را نقض کردهاند.
ديدگاه اهل سنت:
اهل سنت اعتقاد دارند که بدخواهي از جانب ابوبکر نسبت به هيچ کسي، و بهخصوص نسبت به فاطمه (س)نميتوانست وجود داشته باشد؛ او آماده بود ميراث فدک را به فاطمه(س) تسليم کند، مشروط بر اين که شاهدي عيني صحت حديثي را که اين کار را مجاز ميداشت گواهي کند.
اهلسنت عقيده دارند که ستاندن ميراث فدک، به معني کاملاً ظاهري بوده است؛ يعني ابوبکر امکاناً و در سطح مادي و به حکم وظيفه کاملاً ظاهرياش به عنوان پاسدار اصول شرعي يا پاسدار رعايت شرع، به صورت انتزاعياش بپذيرد.
قضيه ارثي که به فاطمه داده نشد، تعارض ميان يک امر انتزاعي اصولي و يک مورد واقعي را که از مدار بيرون ميافتد، نشان ميدهد.
اهلسنت استدلال کردهاند[نيازمند منبع] که اگر فدک به ميراث رسيده بود، همسران و دختران ديگر پيامبر اسلام نيز از آن سهمي داشتهاند؛ در حالي که ابوبکر سهمي از آن براي ايشان و حتي براي دخترش عايشه قائل نشد.
[نيازمند منبع] در روايتي از اهل تسنن آمدهاست که پيامبران ارث بر جاي نميگذارند، و آنچه از ايشان بماند صدقهاست.
تنها راوي اين حديث نيز شخص ابوبکر است.